Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بی باک نیوز»
2024-05-02@08:31:24 GMT

موسیقی بی کلام چه تاثیری بر حالات روحی شما دارد؟

تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۷۴۳۰۹

موسیقی یکی از مهم ترین عواملی است که تاثیر شگفت انگیزی بر روحیه و احساس افراد می گذارد. ابتدایی ترین و اولیه ترین موسیقی های تاریخ صدای عناصر طبیعی است. که از جمله آن ها می توان به صدای باد، شر شر آب، صدای پرندگان و … اشاره کرد. هنوز هم نمی توان از تاثیر آن ها بر روح افراد غافل شد.

قدرت موسیقی تا آن حدی است که مولانا شاعر اسطوره ای ایران از موسیقی به عنوان یکی از مواردی یاد کرده است که با آن می شود با خداوند ارتباط برقرار کرد و یا انرژی هایی را از خدا گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وقتی هم که موسیقی در هماهنگی خود یک شعر زیبا و صدایی خوش لحن را دید نفوذش را در روح آدمی تا بی نهایت زیاد کرد و تعریف نویی گرفت. امروز موسیقی در تمام زندگی بشر و برای هر طیفی وجود دارد دیگر عقیده ای را سراغ نداریم که به طور کل مخالف موسیقی باشد چون هر تفکر موسیقی خاص خود را پیدا کرده است. گوش دادن به موسیقی، نواختن آن، خواندنش و… دارویی است که مصرف آن در تمام روزهای سال چه زمان بیماری، چه وقت سلامتی تجویز می شود.
موسیقی تلفیق صدا و سکوت است که به واسطه داشتن چنین فرمول ساده ای می توان موسیقی را هم در اختیار استادان بی همتای این هنر دید و هم در دست ساده ترین آدم که با کوبیدن دو شئ به هم از خود ندایی بسازد. حال دیگر به خلاقیت هر نفر بستگی دارد که بتواند تا چه حد از ابزار های مختلف آواهای شگفت انگیز بسازد. از این رو هرکس متناسب با حالت روحی خود موسیقی را به کار می گیرد یکی برای شاد شدن، یکی برای حزن انگیز شدن حالش، یکی برای آرام شدن، یکی برای هیجان انگیز شدن و … .
این میان هستند سبک هایی که با وجود داشتن طرفداران خاص خود این شک را به وجود می آورند که آیا گوش کردن به آن ها درست است یا غلط؟ تبعات مثبت دارد یا نه؟ یکی از این سبک ها آهنگ های غمگین یا حزن انگیز هستند که در این موسیقی ها میزان سکوت ها بیشتر می شود و حالت طرب انگیز آنها کم، آدمی را به درون خود می برد و به او حالت گرفته، ناراحت و غم می دهد. البته امروزه آهنگ غمگین را با شعر و صدای خواننده آن می سازند و شنوندگان آن ها را می یابند و دیگر موسیقی ملاک اصلی آهنگ های غمگین نیستند و آهنگ های غمگینی که موسیقی های ریتمیک و گاهی هم شاد دارند هم داریم. اما سوالی که از سوی طرفداران این نوع موسیقی و کسانی که مخالف آن هستند مطرح می شود این است که آهنگ غمگین آدم را افسرده می کند و گوش ندادن به آن بهتر است؟ باید بگوییم که این سوال جواب کوتاه بله یا خیر ندارد و آثار گوش کردن به این آهنگ ها به نحوه استفاده ی هر شخص بستگی دارد. گاهی گوش دادن به این آهنگ ها بسیار به انسان کمک می کند که حالت روحی خوبی داشته باشد و گاهی نیز بر اثر استفاده طولانی اثرات زیان باری خواهد داشت. برای این که به این عزیزان پاسخی دقیق داده باشیم به گزارش جام جم و به نقل از فیزیولوژی تودی (فیزیولوژی روز ) رجوع می کنیم.

وقتی غمگین هستیم ممکن است به دنبال شنیدن ترانه‌ای شاد باشیم تا روحیه‌مان را بالا ببریم و وقتی شاد هستیم باز هم شنیدن موسیقی‌های شاد می‌تواند شرایط روحی شاد و خوبمان را حفظ کند. پس چرا بیشتر مواقع با شنیدن ترانه‌های غمگین حال خوب روحی‌مان را به خطر می‌اندازیم؟! بالا بودن روحیه موجب صرف انرژی بیشتر می شود پس خیلی راحت تر است که در وضعیتی افسرده باقی بمانیم. در این حالت می توانیم بدون حرکت اضافی انرژی مان را حفظ کنیم یا نسبت به خودمان دلسوزی کرده یا حتی نسبت به کسانی که دوستشان داریم، همدردی کنیم. در واقع به این طریق می توانیم جراحت های روحی مان را التیام بخشیم و قبل از این که دوباره وارد مبارزه و کشمکش های رایج زندگی روزمره شویم، کمی احساس مان را خوب کنیم.
در واقع موسیقی غمگین، اندوهی را در ما زنده می کند که کاربردهای متفاوتی دارد. تحقیقات نیز نشان داده که موسیقی غمگین در تنظیم و متعادل سازی احساسات انسان نقش دارد. البته غوطه ور شدن در موسیقی غمگین ممکن است فرد را بشدت دچار افسردگی کند و او نتواند از زندگی آن گونه که باید بهره ببرد. این نوع موسیقی در حد متعادل می تواند او را به همدردی با دیگران تشویق کند.
هنگام شنیدن ترانه های غمگین ما با خواننده احساس همدردی می کنیم و متوجه می شویم که دیگران هم مانند ما تجربه هایی از نپذیرفتن، زیان، عشق یکطرفه و بدشانسی داشته اند. مقایسه مشکلات ما با دیگران می تواند به ارزیابی واقعی شدت مشکل مورد نظر کمک کند و ما را از خودسرزنشی، احساس شکست و ترحم نسبت به خود یا احساس گناه کردن و بی ارزش بودن نجات دهد.
شنیدن ترانه های غمگین که با زندگی ما چندان ارتباطی ندارد به ما اجازه می دهد به درست ترین شکل ممکن غم هایمان را از وجود خود بیرون کنیم و عواقب بدی برایمان نداشته باشد. در این گونه مواقع معمولا می توانیم در ذهن خود بدترین سناریوها را برای زندگی خود بسازیم و اگرچه می دانیم مجبور نیستیم آن اوضاع بد را تجربه کنیم، اما می توانیم احساسات بد و مخرب خود را بیرون ریخته و از عوارضشان دور بمانیم. چنین تمرین های ذهنی می تواند نحوه تفکرمان را به حل مشکل و بررسی امکان های مختلف بهبود بخشیده و ارتقا دهد.
تخیلی که بر اثر موسیقی فعال می شود ما را تشویق می کند نه تنها مشکلات خود را حل کنیم بلکه به دیگران هم کمک کنیم. دلسوزی برای دیگران موجب می شود که آرام شویم و حتی دردهایمان را التیام بخشیم. اندوه در حد متعادل و معقول به ما کمک می کند بدانیم در زندگی چه چیزهایی ارزش واقعی دارند و برای روابط مان با دیگران ارزش قائل شویم. تمام اندوه ها بد نیستند
حالا می خواهیم بپردازیم به سبکی از موسیقی که شاید انتظار نمی رفت آن چنان که در دنیا طرفداران زیادی دارد در ایران طرفدارانش تعداد کمتری داشته باشند. موسیقی بی کلام همان سبک موسیقی است که از طرف روانشناسان فراوان توصیه می شود که همه ی آدم ها با هر خلق و روحیه ای به آن گوش دهند. موسیقی بی کلام یا سازی، سبکی است که در آن آواز یا کلام به کار نمی رود و تنها سازها هستند که نواخته می شوند. این نوع از موسیقی به آن جهت بسیار توصیه می شود که فرد را به بهترین سطح از آرامشی که تا کنون تجربه کرده است، می رساند و به او کمک می کند روان راحت تری داشته باشد. فرقی هم نمی کند فرد عصبانی، هیجانی، استرسی، مضطرب یا هر حالت روحی دیگری داشته باشد، حتی تداوم پرداختن به این سبک باعث تغییر در روحیه فرد و شاید هم ارتقای آن شود.

دلایل و تاثیرات گوش دادن به موسیقی بی کلام

بهره وری: فرض کنیم شما در یک محیط شلوغ و پر ازدحام شاغل هستید، نتیجه آن می شود که تمرکزتان را از دست می دهید و بهره کاری شما کاهش پیدا می کند. اما می توانید با یک هدفون به موسیقی بی کلام گوش کنید و این موجب می شود تا تمرکز شما به کارتان بازگردد و مغز هیاهوی محیط اطراف را نادیده بگیرد.
بسیاری از افراد در محیط های کاری و محیط هایی که نیاز به تمرکز دارند به جای موسیقی بی کلام به موسیقی آوازی و با کلام گوش می کنند که این نوع موسیقی به واسطه ی داشتن کلام خود باعث از دست دادن تمرکز می شود. نکته ی دیگر آن است که موسیقی بی کلام موجب جهش دادن به تفکرات و تصویر های ذهنی می شود و راندمان کاری را به شدت افزایش می دهد.
تاثیرات مثبت روانی: موسیقی بی کلام به مغز شما این فرصت را می دهد تا در موضوعات مختلف لایه های پایینی خود پرسه بزند. این موضوع باعث می شود بعد از مدتی بسیاری از افکار مزاحم را حذف کنید و در نهایت به ذهنی ساکت و تحت کنترل دست پیدا کنید. دقیقا به همین دلیل است که موسیقی بی کلام در فعالیت هایی مانند ورزش، مدیتیشن ، یوگا، ماساژ و … نقش پررنگی دارد.
موسیقی با کلام یک حس، موضوع و مفهوم را به صورت مستقیم و کاملا مشخص به شما منتقل می کند و تقریبا مجال آن را به شما نمی دهد تا چیزی غیر آن چیزی که کلام می خواهد را دریافت کنید. اجازه ی تصویر سازی به مغز نمی دهد و در نتیجه خلاقیت و آزادی مغز را از بین می برد. حال تصور کنید اگر کلام و شعر حاوی مفهوم مخربی باشد چه اتفاقی می افتد؟ و باید بگویم متاسفانه بسیاری از موسیقی های بی کلام امروز ایران مفهومی بسیار غمگین دارند و با گذشت زمان تاثیر بسیار مخربی بر روی شما خواهند گذاشت.

اما موسیقی بی کلام حس بزرگی که دارد این است که شما آزاد هستید هر تصور و برداشتی که می خواهید از آن داشته باشید و با خیال آسوده بر روی موضوعات مورد علاقه تان تمرکز کنید. یک مثل قدیمی می گوید((موسیقی با کلام به واسطه ی شعر خدا را به شما نشان می دهد اما موسیقی بی کلام شما را به خدا نزدیک می کند!)).
موسیقی برای موسیقی: وقتی کلامی وجود نداشته باشد فرصت این را پیدا می کنید از خود موسیقی لذت ببرید. شما می توانید به راحتی آکورد ها، ملودی ها ، ریتم و طراحی کلی یک موسیقی را بشنوید و از معماری آن لذت ببرید، درست مثل لذت بردن از معماری یک ساختمان باستانی!
این دلیل شاید یک دلیل بسیار قانع کننده باشد تا به سمت موسیقی بی کلام بروید و لحظاتی هیجان انگیز و سحر آمیز را با آن تجربه کنید. وقتی موسیقی در پس زمینه ی کلام قرار می گیرد ذات موسیقی به حاشیه می رود و صرفا تبدیل به ابزاری می شود برای رساندن کلام نه بیشتر!
موسیقی بی کلام و موسیقی دارای کلام هرکدام در جای خود زیبایی های خود را دارد اما واقعیت این است که وقتی موسیقی با کلام گوش می دهیم خود ذات موسیقی در اولویت های بعد از شعر و کلام قرار می گیرد و در نتیجه بسیاری از اوقات به درستی شنیده نمی شود یا شاید هدف سازنده هم این باشد که کمتر شنیده شود! بسیاری از شما شاید سالیان زیاد باشد که موسیقی بی کلام گوش نکرده باشید و صرفا به صورت پس زمینه ی یک کلام گوش کرده باشید ، حال سعی کنید گوش کردن به موسیقی بی کلام را امتحان کنید مطمئنا شگفت زده خواهید شد از تاثیرات و حس های نابی که به شما منتقل می کند. گاهی نیاز است تا استراحت کلامی داشته باشیم و هیچ کلامی را در ذهن خود راه ندهیم ، این زمان دقیقا همان زمانی است که مغز می تواند استراحت کند و خلاقیت داشته باشد و ارتقا یابد.
تاثیرات اخلاقی: موسیقی بی کلام می تواند احساسات شما را پیشرفت دهد و خلق و خوی شما را تنظیم کند. شما می توانید موسیقی بی کلام را به عنوان یک منبع الهام بخش برای تصاویر ذهنیتان بکار ببرید و قدرت درک و دریافت خود را بسط دهید.موسیقی بی کلام به رشد احساسات شما کمک می کند و پیشرفت احساسات به این معنی است که شما با حالت های درونی مختلفی مواجه می شوید که قبل از آن تجربه نکرده اید و کمک می کند تا احساسات درونیتان را تجسم کنید. اگر شما فردی عاشق پیشه هستید موسیقی بی کلام کمک می کند تا به عشقتان درون ذهنتان جان دهید آن را زندگی کنید و احساسات جدیدی را کشف کنید

--------------------------------------------------------------------------

تذکر: کاربر محترم! انتشار مطالب دیگر رسانهها از سوی پایگاه خبری تحلیلی بی‌باک لزوما به معنای صحت و تایید محتوای آنها نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود. در ضمن شما می توانید اخبار و مطالب وزین خود را که تا کنون در هیچ رسانه‌ای منتشر نشده است از طریق بخش "تماس با ما" یا پل ارتباطی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید برای ما ارسال نمایید تا در صورت دارا بودن مولفه‌های لازم، منتشر گردد.

------------- با کلیک بر روی لینکهای ذیل تمامی روزنامه‌های کشور را رایگان مطالعه کنید -------------

روزنامه‌های عمومی | روزنامه‌های اقتصادی | روزنامه‌های ورزشی | سایر روزنامه‌ها| هفته‌نامه و ماهنامه | نشریات استانی

منبع: بی باک نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bibaknews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بی باک نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۷۴۳۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مگر دیوانه ام که به روانشناس مراجعه کنم؟!/ تفاوت روانشناس با روانپزشک چیست؟

گاهی حتی قشر تحصیلکرده تفاوت روانشناس و روانپزشک را نمی دانند و شاید در محاورات مردم شنیده باشید که می گویند: مگر من دیوانه ام به روانشناس مراجعه کنم!

این در حالی است که دکتر کیهان نیا، روانشناس به قدس آنلاین می گوید: مراجعه به روانشناس تنها مربوط به قشر یا سن خاصی از جامعه نیست؛ بلکه ممکن است در هر سنی، فرد نیاز به مشاوره روانشناسی پیدا کند.

دکتر اصغر کیهان نیا، روانشناس

وی ادامه می دهد: کمک گرفتن از روانشناس با هدف دریافت مشاوره و راهنمایی و مراجعه به روانپزشک برای درمان برخی بیماری ها از جمله افسردگی، فوبیا و ترس های ناگهانی ضروری است.

امروزه مشکلات روحی روانی بسیاری، به دلیل تورم، فقر، بیکاری و ... در سراسر دنیا وجود دارد که جامعه ما نیز از این مسئله مستنثنی نیست. بنابراین عواملی اینچنینی سبب نگرانی، استرس، فوبیا و دیگر اختلالات روانی می شود.

دکتر اصغر کیهان نیا درباره مقاومت برخی مردم در مراجعه به روانشناس می گوید: برای مثال وقتی دندان درد می گیریم به راحتی می پذیریم به دندانپزشک مراجعه کنیم بنابراین برای رفع مشکلات روحی نیز باید از مشاوره روانشناسی کمک گرفت.

این نویسنده بیش از ۲۰ کتاب مشاوره ادامه می دهد: متأسفانه برخی مردم به روانشناسان اعتماد ندارند و معتقدند که خودشان درباره همه چیز آگاهی دارند و تنها مطالعه چند کتاب و مقاله درباره روانشناسی را دلیل مراجعه نکردن به روانشناس عنوان می کنند.

وی درباره سن درگیری با مشکلات روحی و روانی می گوید: مشکلات روانی تنها مختص سالمندان نیست بلکه گروه های مختلف سنی اعم از  نوجوانان، میانسالان و سالمندان ممکن است درگیر مشکلات روحی روانی شوند.

نویسنده کتاب «نوجونان چه می گویند؟» می افزاید: نوجوانان دو مرحله بحران دارند که یکی بحران هویت و دیگری بحران بلوغ است.

بحران اولیه مربوط به بلوغ و از سن ۹ تا ۱۲ سالگی است و دومین مرحله بلوغ، بحران هویت است که از ۱۲ تا ۱۷سالگی را شامل می شود. در این مرحله نوجوان از خود می پرسد: من کیستم، چکاره ام، آیا دوست داشتنی هستم؟ چه شغلی خواهم داشت؟ و پرسش هایی از این دست که او را دچار بحران می کند. بنابراین در این مرحله حتما نیاز به مشاوره روانشناسی دارد تا از او راهنمایی بگیرد و بتواند بهتر با بحران های مربوط به خود کنار بیاید.

کیهان نیا تصریح می کند: علاوه بر نوجوانان، میانسالان و سالمندان نیز به مشاور نیاز دارند تا درد دل کنند، تخلیه روحی شوند و روانشناس با صبوری گوش کند و برای مشکل آن ها راه حل پیشنهاد دهد.

تفاوت روانشناس با روانپزشک

کیهان نیا درباره تفاوت روانشناس با روانپزشک می گوید: روانپزشک، برای درمان یک سری از بیماری های روحی روانی از جمله افسردگی، فوبیا و ترس های ناگهانی و ... مجوز نسخه نویسی و تجویز دارو دارد اما روانشناس حق تجویز دارو ندارد و تنها می تواند برای کمک به حل مشکلات روحی افراد، راهنمایی و مشاوره دهد.

مقایسه ایران با دیگر کشورها

این مشاور روانشناسی با اشاره به تجربه زندگی در آمریکا می گوید: در واقع مردم همه دنیا با مشکلات روحی روانی مواجهند. من مدتی در آمریکا زندگی کردم. مردم آمریکا مراجعه بیشتری به روانشناسان داشتند و بیشتر ناایمن بودند، چون اگر شغل شان را از دست می دادند راه فرار نداشتند اما در کشور ما اگر فردی شغلش را از دست دهد می تواند از والدین یا دیگر خویشاوندان کمک بگیرد بنابراین چنین نیست که فکر کنیم خارج از ایران امنیت روانی بیشتری وجود دارد.

علاوه بر نوجوانان، میانسالان و سالمندان نیز به مشاور نیاز دارند تا درد دل کنند، تخلیه روحی شوند و روانشناس با صبوری گوش کند و برای مشکل آن ها راه حل پیشنهاد دهد.

کیهان نیا ادامه می دهد: بیشتر مردم تمایل دارند در مراکز شهرهای بزرگ زندگی کنند و این موضوع سبب استرس های گوناگون و فشارهای روحی روانی بیشتری می شود. بنابراین توصیه می شود کسانی که در شهرهای بزرگ ساکن هستند بیشتر به طبیعت بروند تا آرامش بیشتری داشته باشند.

وی برای آرامش روانی بیشتر به چهار اصل مهم اشاره می کند و می گوید:

تحرک (جنب و جوش، ورزش و کار کردن)

تنفس (وقتی تحرک باشد تنفس نیز سالم است)

تغذیه (استفاده از غذای سالم، بدون چربی و قند)

تخلیه (در صورت تحرک، تنفس و تغذیه سالم، تخلیه سالمی نیز خواهیم داشت و دچار یبوست نخواهیم شد چراکه متأسفانه یبوست یکی از بیماری های مهم قرن است.)

 کیهان نیا می گوید: در واقع انسان به ظاهر سالم نیز گاهی نیاز به مشاوره روانشناسی دارد چراکه اکنون آمار مشکلات روحی روانی بالاست و مردم جامعه برای هر مسئله پیش پا افتاده ای زود عصبانی می شوند و پرخاشگری می کنند و این موضوع یعنی مشکل روحی روانی دارند و باید به کمک روانشناس کنترل زندگی را به دست بگیرند و به آرامش خود کمک کنند.  

عفت زارع

دیگر خبرها

  • نگاه قرآنی و تفسیری رهبر معظم انقلاب با سخن و کلام ایشان عجین است
  • معلمان پیشگامان تربیت علمی و اعتقادی نسل آینده کشور
  • به موضوعات مهم جامعه کارگری، توجه شود
  • مگر دیوانه ام که به روانشناس مراجعه کنم؟!/ تفاوت روانشناس با روانپزشک چیست؟
  • اصلاح بند س تبصره ۶ قانون بودجه ۱۴۰۳ چه تاثیری در بهبود وضعیت بازار سرمایه دارد؟
  • ترتیل صفحه 244 کلام الله مجید+ صوت
  • «عشق به دیکتاتور‌ها کمکی نمی‌کند» روی صحنه رفت/ تئاتر نیازمند حمایت
  • کلام امام خمینی (ره) درباره بی‌اعتمادی به آمریکا
  • سیگار چه تاثیری بر چهره و بدن افراد می گذارد؟
  • آنتونی: رقم انتقالم به منچستریونایتد تاثیری روی عملکرد من ندارد